شـــــیرین و فـــــرهاد

شبی شیرین بزد فریاد، که ای شیرین ترین فرهاد

شـــــیرین و فـــــرهاد

شبی شیرین بزد فریاد، که ای شیرین ترین فرهاد

عشق شیرین و فرهاد

از مهرورزان زمان های کهن هرگز از خویش نگفتند سخن در آنجا که «تو»ئی بر نیاید دگر آواز از « من» ما هم این رسم کهن را بسپاریم به یاد. هر چه میل دوست ، بپذیریم به جان ، هر چه جز میل دل او ، بسپاریم به باد ! آه ! باز این دل سرگشته من یاد آن قصه شیرین افتاد. بیستون بود و تماشای دو عشق در زمانی که چو کبک خنده می زد « شیرین » تیشه می زد « فرهاد » نتوان گفت به جانبازی فرهاد افسوس نتوان کرد ز بی دردی شیرین فریاد . کار شیرین به جهان شور بر انگیختن است. عشق در جان کسی ریختن است ! کار فرهاد بر آوردن میل دو دوست . خواه با شاه در افتادن و گستاخ شدن . خواه با کوه در آویختن است ! رمز شیرینی این قصه کجاست ؟ که نه تنها شیرین ، بی نهایت زیباست ! آن که آموخت به ما درس محبت می خواست جان چراغان کنی ، از عشق کنی ، به امیدش ببری رنج بسی ، تب و تابی بودت هر نفسی به وصالی برسی یا نرسی ! سینه بی عشق مباد!

شبی شیرین بزد فریاد، که ای شیرین ترین فرهاد

شبی شیرین بزد فریاد، که ای شیرین ترین فرهاد

               و ای خسرو ترین شمشاد صدای تیشه ات  آباد

منم لیلای دلبندت که دل خون است و پا در بند   

               تویی عاشق ترین مجنون ولی در بیستون  آزاد

ببندم دیده بر خسرو ، که شاید رو کشم برتو

              تو شیرین می کنی سنگی چوعکسی بردلت افتاد

ادامه مطلب ...

بررسی و تحلیل خسرو و شیرین نظامی و فرهاد و شیرین وحشی

مقدمه :

     یکی از انواع شعر فارسی ، نوع غنایی است . شعر غنایی ، شعری است که مستقیماً احساسات و عواطف شخصی و خصوصی شاعر را بیان می کند ، و شعری است که بیانگر عشق شاعر ، پیری او و تأثر وی از مرگ خویشان و دوستان وی است ، و از وطن پرستی و بشر دوستی و خداشناسی او سخن می گوید.

بطور کلی شعر غنایی هم بر اشعار عاشقانه اطلاق می شود و هم بر اشعار تراویده از احساسات و عواطف شاعر اطلاق
می گردد و اگر مرثیه یا سوگ سروده را از دستة اشعار غنایی ذکر می کنند ، صرفاً بدین دلیل است که مرثیه تراوش احساس و عواطف شاعر در مرگ و فقدان دیگری است.

از آن جا که این نوع شعر در یونان باستان با نواختن سازی به نام لیر ( Lyre ) همراه بوده است ، به این سبب آن را لیریک (Lyrique ) یا آوازی و غنایی می خوانند.

در ادب اروپایی یا فرنگی اشعار غنایی کوتاه هستند و از این جهت دارای محدودیت می باشند و تقسیمات آنها بیشتر
بر اساس صورت ظاهری یا قالب آنهاست . ولی در ادب فارسی چنین محدودیتی وجود ندارد و اشعار غنایی بلند و شیوا چون ویس و رامین فخرالدین اسعدگرگانی و لیلی و مجنون و خسرو و شیرین نظامی و فرهاد و شیرین وحشی در آسمان ادب فارسی می درخشند ، و در ادب فارسی تقسیمات اشعار غنایی اغلب بر اساس محتوا و درون مایه است.

چون در شعر غنایی ، داستانهای منظوم عاشقانه جلوه و نمودی دیگر دارند ؛ و همچنین این اشعار در ادب دیرینه سال فارسی جایگاه خاصی دارند . گاه این داستانها در لابلای آثار حماسی و گاه به گونه ای مستقل پدید آمده اند. این داستانها از
آن جا که به ترسیم دنیای مشترک وعمومی آدمی پرداخته اند و عشق را که در جملگی ذرات هستی ساری و جاری است به تصویر کشیده اند ، از دیرباز خریداران و طرفداران فراوانی داشته اند.

نکته ای که ذکر آن بیش از ارائه شیوة کار خویش ضروری به نظر می رسد ، آن است که چون وحشی بافقی توفیق اتمام منظومة فرهاد و شیرین را نیافت و کار او را دو شاعر دیگر به نامهای وصال شیرای و صابر ادامه دادند ، لذا لازم دیدم برای این که بهتر به بررسی تطبیقی این اثر با سروده نظامی نایل گردم ، ابیات سروده وصال و صابر را نیز بررسی نمودم که شیوة کار خود را به ترتیب زیر بیان می دارم :

ادامه مطلب ...

خسرو و شیرین معروفترین داستان عاشقانه ایرانی(به همراه داستان)

 خسرو و شیرین معروفترین داستان عاشقانه ایرانی  

خسرو و شیرین دومین منظومه نظامی‌ و معروفترین اثر و به عقیده گروهی از سخن‌سنجان شاهکار اوست. در حقیقت نیز، نظامی‌ با سرودن این دومین کتاب (پس از مخزن الاسرار) راه خود را باز می‌یابد و طریقی تازه در سخنوری و بزم آرایی پیش می‌گیرد.
 این منظومه شش هزار و چند صد بیتی دارای بسیاری قطعات است که بی هیچ شبهه از آثار جاویدان زبان پارسی است و همان‌هاست که موجب شده است گروهی انبوه از شاعران به تقلیــد از آن روی آورند، گو این که هیچ یک از آنان، جز یکی دو تن، حتی به حریم نظامی ‌نیز نزدیک نشده اند و کار آن یکی دو تن نیز در برابر شهرت و عظمت اثر نظامی ‌رنگ باخته است.

ادامه مطلب ...